{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
deal with
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مقابله کردن با
۱
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
رسیدگی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سر و كار داشتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سر و کار داشتن با، مواجه شدن با
۰
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
تو همچی وارد شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کنار آمدن با چیزی یا کسی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرو کار داشتن، مقابله
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دست و پنجه نرم کردن
۱
۲
[General]
[... عمومی ...]
سروکله زدن
معنی deal with, معنی یثشک صهفات, معنی deal with, معنی اصطلاح deal with, معادل deal with, deal with چی میشه؟, deal with یعنی چی؟, deal with synonym, deal with definition,
معنی mason
,
ترجمه mason
به فارسی,
معنی استتار شده
,
ترجمه استتار شده
به فارسی,
معنی داور
,
ترجمه داور
به انگلیسی,
معنی سویه
,
ترجمه سویه
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی